(گزارش ویژه) خلع سلاح خبرنگاران در روز خبرنگار/ کرونا زورش به همه می رسد….
ماهنامه سراسری تکرار / مهتاب مظفری سوادکوهی: روز خبرنگار نزدیک است و امسال خبری از تکاپوی خبرنگاران مثل سالهای گذشته نیست. کرونا که میهمان جهان شد ، خیلی از تکاپوها رنگ باخت و آدمها دغدغه هایشان را فقط در یک جمله خلاصه کردند. تلاش برای زنده ماندن! شاید بپرسید این ماجرا چه ربطی به بزرگداشت […]

ماهنامه سراسری تکرار / مهتاب مظفری سوادکوهی: روز خبرنگار نزدیک است و امسال خبری از تکاپوی خبرنگاران مثل سالهای گذشته نیست. کرونا که میهمان جهان شد ، خیلی از تکاپوها رنگ باخت و آدمها دغدغه هایشان را فقط در یک جمله خلاصه کردند. تلاش برای زنده ماندن!
شاید بپرسید این ماجرا چه ربطی به بزرگداشت ایام و مناسبتهای رسمی کشور دارد؟!
اما من می گویم دارد!
تا وقتی که نام گذاری روزهای سال با هدف بهره برداری صنفی و یا به رخ کشیدن القاب دهان پرکن تعریف شود ، هیچ رسمی در روزگار از مرسوم بودن خود منتفع نمی گردد.
و کرونا رسم جدیدی شد که در بدعت همه نام گذاریها دست برد و قوانین بازی را به نفع خودش تمام کرد!
این ویروس تنها فرصت رسمی باقی مانده ، برای تجلیل از خبرنگاران را هم از آنها گرفت. خبرنگارانی که به دیده شدن بسیاری از وقایع کمک کردند و نام بسیاری از اقشار و اصناف جامعه را در این روزهای کرونایی برجسته کردند ، امروز در بدترین شرایط انتشار خبر ، خلع سلاح شده اند!
بنا بر اعلام اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ، مازندران با بیش از ۵۸۲ رسانه ( اعم از نشریات ، خبرگزاری ها و پایگاههای خبری) دومین رتبه ی رسانه ای کشور را به لحاظ کمی به خود اختصاص داده است.
اما باید دید به لحاظ کیفی نیز در همین جایگاه قرار دارد یا نه ؟
سوالی که پاسخ آن را ، فعالین این عرصه مدتهاست می دانند ، اما روش مطمئنی برای تغییر آن نمی یابند!
شاید در این زمینه دیدگاههای مختلفی وجود داشته باشد و شاید مجال پرداختن به آنها در این چند سطر میسر نباشد. اما قدر مسلم روز خبرنگار بهانه خوبی است ، برای نشستن پای گفتگوی فعالین این عرصه و بررسی تابوهای موجود؛ تابوهایی که سالهاست ، رسانه مازندران را رنج می دهد و خبرنگاران را از موهبت خوب دیدن و خوب دیده شدن محروم کرده است.
در دنیای مجازی امروز ، پیش زمینه های روانشناختی و تربیتی در گرایش یا پس زدن رسانه های مکتوب در جامعه ، نقش انکار ناپذیری دارد. رسانه هایی که تا دیروز در دکه های روزنامه فروشی تنه به تنه هم می زدند و چشمهای مشتاق مجله خوانها و روزنامه خوانهای حرفه ای را به رقص درمی آوردند ، امروز فقط روی میز اداره های متبوع دیده می شوند و یا سر از اتاقهای برگشتی در مراکز توزیع درمی آورند که اگر همینگونه پیش برود در آینده ای نزدیک به دفترچه خاطرات روزگار خواهند پیوست.
فضای مجازی نیاز مردم در هزاره سوم
اشکان جهان آرای روزنامه نگار و خبرنگار فعال مازندرانی در رابطه با این جهش تکنولوژی به ماهنامه تکرار گفت: فضای مجازی یک اتفاق متمایز در عرصه رسانه نیست بلکه یک تحول ساختاری است که به دلیل تغییر سبک زندگی مردم و نیاز آنها نسبت به خلاصه خوانی و سرعت بالای زندگی ، در هزاره سوم به وقوع پیوسته است. این اتفاق ، ذائقه مخاطبان رسانه را تغییر داده است. مردم دیگر فقط به دنبال عناصر شش گانه خبر نیستند. آنها انتظار دارند با توجه به تعدد اخبار ، عمق و محتوای اخبار درج شده را نیز درک کنند.
این ژورنالیست جوان اما با سابقه که کار با رسانه های متعدد استان از جمله همشهری مازندران ، خبرگزاری ایرنا و سایتهای مختلف را در کارنامه رسانه ای خود دارد و با رسانه های دیداری و شنیداری چون رادیو و تلوزیون نیز همکاری داشته است ، انتشارات اخبار غلط و شایعات را از آسیبهای جدی فضای مجازی می داند و می گوید: فضای مجازی ، مرز میان رسانه دیروز و رسانه امروز است. خبرنگارانی که نتوانند خود را با ابزار نوین ارتباط جمعی تطبیق دهند و از شبکه های مجازی استفاده درست و بهینه کنند ، از حوزه تولید و توزیع فراگیر عقب می مانند.
وی در ادامه تاکید کرد: در رسانه امروز صرف تولید محتوا ، شرط موفقیت و پویایی آن رسانه نیست. یک نشریه ممکن است ، تمام صفحاتش حاوی مطالب تولیدی جذاب و خواندنی باشد. اما اگر نتواند از شبکه های مجازی استفاده درست کند یا توزیع مناسب داشته باشد و مخاطبان خود را هدف گذاری کند ، شانس دیده شدن ندارد. این موضوع در رسانه های آنلاین هم صدق می کند.
البته عوامل دیگری هم در موفقیت یک رسانه موثر است. از جمله داشتن ارتباطات بیشتر و نفوذ در نهادهای قدرت جامعه یا داشتن شرایط خوب اقتصادی!
ما رسانه های بسیاری در مازندران داریم که در واقع هیچ مخاطبی ندارند. صاحبان این رسانه ها ، چندین رسانه ، تلویزیون و کانال را در کنار هم نگه دارند. اما خروجی مناسبی برای جامعه ندارند.
این رسانه ها توانسته اند به لطف ارتباطات قوی که دارند ، اسم و رسمی برای خود فراهم نمایند. این افراد عملا یک بازاریاب هستند و فقط به منافع مالی و اجتماعی خود فکر می کنند که کمکی به ارتقاء رسانه های استان نیست.
خبرنگار ایرنا، از ایجاد شکاف نسلی رسانه ای می گوید و می افزاید: نسل گذشته ایده های مشخصی مبتنی بر علوم روزنامه نگاری داشت که به دلیل استفاده کمتر از رسانه های جمعی و فضای مجازی کمتر دیده می شوند و محصولات ارزشمندشان در گوشه ای خاک می خورد. این درحالیست که نسل جدید رسانه ای علی رغم دلیل دانش کمتر، با استفاده از ارتباطات بهتر و ابزارهای نوین اطلاع رسانی ، مسیر را به اشتباه می رود و دائما در حال آزمون و خطاست. در این بین ، هر دو نسل رسانه ای ضرر می کنند و دانش رسانه ای دیروز به نسلهای بعدی انتقل نمی یابد. نسل قدیم خودشان را به روز نکرده اند و نسل امروز نیز خود را بی نیاز از آموزش و تجربه پیشکسوتان می دانند.
جهان آرای ادامه داد: اصول روزنامه نگاری کلاسیک ، الفبای روزنامه نگاری مدرن است. همه خبرنگاران باید از یک آیین نگارش و رسم الخط مشخص و تایید شده تبعیت کنند. مثل الفبای موسیقی…. درست است که روزانه هزاران قطعه جدید در موسیقی جهان ساخته می شود اما همه این قطعات از هفت نت اولیه موسیقی استفاده می کنند.
اصول ابتدایی روزنامه نگاری هم همین طور است و سرجای خود باقی است به انضمام اینکه اصول و قواعد جدیدی در حوزه های ارتباطی ، انتشار ، توزیع و نوع نگارش البته بسته به نوع رسانه به آنها اضافه شده است.
وی همچنین یادآور شد: خبرنگاری امروز صرفا نوشتن نیست. خبرنگاری که با گرافیک و با قواعد ابتدایی صدا ، کار تصویر و ویدئو آشنا نباشد و نتواند از یک سوژه ، چندین قالب خبری رو ترسیم کند ، خیلی از دوران خود عقب است.
یک خبرنگار خوب باید با ذائقه مخاطبان آشنا باشد و برای خواندن و دیدن وقت بگذارد.
این فعال رسانه ای ، دانش و مهارت ، امکانات و ابزار و محیط و شرایط را مهترین مولفه های دیده شدن یک خبرنگار دانست و تصریح کرد:
هنرمندان ما برای دیده شدن از شهرستان به پایتخت مهاجرت می کنند و این موضوع در مورد خبرنگاران هم صدق می کند.
مهمترین دلیل این واقعیت ، داشتن امکانات بیشتر و رسانه های قویتر برای کار کردن است.
این نگاه برتری جویانه حتی در میان مرکز نشینان نسبت به شهرهای مختلف یک استان هم دیده می شود و همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان!
این مسئله یک ریشه تاریخی و اجتماعی دارد و از نگاه یک جامعه کوچکتر نسبت به جامعه بزرگتر نشات می گیرد که خود این جامعه کوچک هم به شیوع آن دامن می زند!
درصورتیکه سطح بسیاری از خبرنگاران پایتخت بسیار پایین تر از خبرنگاران شهرستان است و خبرنگاران شهرستانی باید از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار باشند. به نظر من در عصری که توییتر ، اینستاگرام و سایر شبکه های مجازی وجود دارند ، خیلی این ماجرا واقعی نیست. اگر خبرنگاری به صورت حرفه ای عمل کند و با بینش کافی در یک شهرستان کار کند ، می تواند بر روزنامه های سراسری هم تاثیر بگذارد. ما در عصر رسانه های محلی کار می کنیم و رسانه های ملی هم خوراک خود را از رسانه های محلی می گیرند و این یک فرصت خوب برای دیده شدن خبرنگاران شهرستانی است. به شرط آنکه نگاه متفاوت داشته باشند. به روز باشند و آشنا با قالبهای تولید ، توزیع و انتشار! خبرنگاران شهرستان با یک جامعه ناشناخته مواجه اند که خبرنگاران پایتخت از داشتن آن محروم اند. این می تواند به یک فرصت تبدیل شود تا یک خبرنگار شهرستانی از دل یک زندگی بومی ، سوژه هایی را دربیاورد که دیگران نمی بینند.
رسانه ها رکن چهارم دموکراسی نیستند!
هومن حکیمی از دیگر خبرنگاران فعال مازندران است که به گفته خودش روزنامه خواندن را از کودکی و از کیهان بچه ها آغاز نموده است.
او از علاقه وافرش به حرفه روزنامه نگاری می گوید و از انصراف خود از رشته های مختلف دانشگاهی برای روی آوردن به روزنامه نگاری حرفه ای…
حکیمی مدتی با همشهری جوان در تهران همکاری می نماید و بعدها کارش را با مجله ارمون در مازندران ادامه می دهد.
این طنز نویس مازندرانی امروز مدیر تحریریه روزنامه خبر شمال و دبیر سرویس فرهنگی روزنامه سراسری جمله است.
حکیمی در رابطه با جایگاه رسانه های مازندران در کشور به ماهنامه سراسری تکرار می گوید: رسانه های مازندران به لحاظ کمی از جایگاه خوبی در کشور برخوردارند. اما به لحاظ کیفی و محتوایی و در مسیر انجام رسالت واقعی خود ، خیلی موفق عمل نکرده اند.
بسیاری از همکاران رسانه ای ما دغدغه ی کار دارند. اما به خاطر محدودیتهایی که دارند ، مجبورند ، تن به کارهایی بدهند که به آنها دیکته می شود ، ولی مورد قبولشان نیست.
مثل درج رپرتاژها ، آگهی ها و ….
اینکه می گویند رسانه ها رکن چهارم دموکراسی در جامعه هستند ، یک شعار بی هویت است که در بزنگاههایی متل روز خبرنگار بسیار استفاده می شود ولی آنگونه که باید به جایگاه خبرنگاران توجه نمی شود.
رسانه مثل خیلی از بخشهای فرهنگی و هنری در کشور ما نتوانسته کارکرد خوبی داشته باشد یا با ایجاد جذابیتهای لازم مردم را با گیشه های فروش روزنامه آشتی دهد. ما حتی یک نشریه در مازندران نداریم که مردم برای خریدن آن پول بدهند. توزیع نشریات منحصر به اداره ها ، مدیران و کارمندان آنهاست.
در حالیکه در دهه هفتاد نمونه های بسیار خوبی وجود داشت که مردم منتظر چاپ و انتشار آنها بودند. تا چند سال پیش روزنامه همشهری جوان ، چلچراغ ، مجلات سینمایی و …. را داشتیم که مردم تشنه خواندنشان بودند. اما امروز به خاطر مسائل اقتصادی ، هزینه های چاپ ، حق بیمه و … یا تعطیل شدند یا تغییر رویکرد دادند.
این ژورنالیست جوان مازندرانی تاکید نمود: من قبول ندارم که گسترش فضای مجازی به رسانه های مکتوب آسیب زده است. بلکه این اولویتهای مردم است که تغییر کرده. مردم امروز خیلی نسبت به مطالعه کتاب ، نشریات و …. علاقه نشان نمی دهند و این موضوع علاوه بر همه گیر شدن فضای مجازی ، کمک می کند که رسانه های مکتوب به سمت آگهی و رپرتاژ حرکت کنند.
هومن حکیمی افزود: همه خبرنگاران عضوی از جامعه اند که مثل سایر آحاد جامعه درگیر نیازهای اولیه زندگی خود هستند.
اگر بپذیریم که قشر متوسط جامعه هستیم که البته با توجه به شرایط اقتصادی امروز و برداشتیهای خبرنگاران از حرفه روزنامه نگاری پذیرفتن این موضوع قدری مشکل است ، تنها یک راه برای حرفه ای کار کردن باقی می ماند. مطالعه زیاد ، تمرین نوشتن ، کتاب خواندن ، فیلم دیدن و تماشای تئاتر و … !
یک خبرنگار واقعی باید در دل جامعه باشد ، با تاکسی به این طرف و آن طرف برود و از نزدیک مشکلات مردم را رصد کند.
متاسفانه خبرنگاران به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی قادر به حضور در همه صحنه ها نیستند و نمی توانند برای ارتقاء کیفیت کار خود وقت بگذارند. مردم هم از محصولات آنها استقبال نمی کنند و مدیران هم به این مقوله بی توجه اند. در نتیجه رسانه ای که کپی می کند با رسانه ای که به صورت حرفه ای کار می کند از نگاه مدیران خیلی فرق نمی کنند و بدین ترتیب خبرنگاران واقعی انگیزه خود را برای بهتر کارکردن از دست می دهند.
وی خاطرنشان کرد: بسیاری از خبرنگاران استان یا اینکاره نیستند و از بد حادثه وارد این شغل شده اند ، یا توانمندی لازم را دارند ، اما به خاطر شرایط حاضر قادر به کار حرفه ای نیستند!
حتی حضور مدیران علاقه مند هم کمکی به بهبود این وضع نمی کند. مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران از چهره های علاقه مند استان در حوزه رسانه و فرهنگ و هنر است اما این علاقه به تنهایی کاری از پیش نمی برد. چون ایشان هم حمایت نمی شود. استاندار هم حمایت نمی شود ، فرماندار هم حمایت نمی شود و این چرخه معیوب همچنان ادامه دارد.
از طرفی دیگر خانه مطبوعات مازندران به وظایف خود درست عمل نمی کند. در نتیجه رسانه های بی کیفیت به کار خود ادامه می دهند و خبرنگاران روز به روز بی انگیزه تر می شوند.
حکیمی که بیشترین مهارتش در حوزه طنزنویسی است در این رابطه به تکرار می گوید: بخش عمده ای از کار طنز نویسی به روحیات خودم برمی گردد. البته من خیلی آدم شوخ و طنازی نیستم. اما معتقدم زبان طنز ، زبان بسیار گویایی برای بیان حقایق جامعه است.
اگر بخواهیم طنز را در رسانه های مازندران رواج دهیم ، باید تعداد طنز نویسان استان افزایش یابد. در حالیکه تعداد طنزنویسان استان به انگشتان یک دست هم نمی رسد. اگرچه من در دو دوره ، جایزه بخش طنز نویسی استان را کسب کرده ام. اما این رقابت به دلیل نبودن رقبای حرفه ای ، خیلی تنگاتنگ نبوده است.
البته من معتقد نیستم طنز به تنهایی می تواند به جذابیت یک رسانه کمک کند. طنز شاخه ای از حرفه روزنامه نگاری است که باید در همه رسانه های استان باشد. اینکه در مازندران بخش طنز وجود ندارد از ضعف آنهاست و ما این بخش را به صورت حرفه ای در استان نداریم. ما حتی در زمینه کاریکاتور هم با کمبود کاریکاتوریست مواجه ایم. طنز ، هنری است که می تواند حقایق جامعه را که نمی توان به صورت جدی بیان کرد به صورت شوخی با مخاطبان در میان بگذارد. البته با رعایت قواعد و خط قرمزها.
ما طنز نویسی را به صورت جدی از هفته نامه تمشک و با طنز “تیغ تمشک” در مازندران آغاز کردیم که مخاطبان خوبی هم داشت.
اینکار با موافقت سردبیری در روزنامه خبر شمال نیز ادامه پیدا کرد و ما توانستیم با تولید ۱۵ شماره به صورت کاملا رنگی گامهای خوبی در این مسیر برداریم اما متاسفانه ستون طنز همیشه باعث دلخوری برخی مدیران می شد. در نتیجه تلاشهای مقطعی ما در این زمینه به نتیجه نرسید و اثرگذاری لازم را در بر نداشت.
کرونا ، کار خبرنگاری راسخت تر کرده است
کلثوم فلاحی دیگر خبرنگار فعال مازندرانی ، از مشکلات بانوان خبرنگار در این حرفه می گوید. او که سالها با رسانه های متعدد محلی و خبرگزاریهایی مثل فارس و ایرنا همکاری داشته ، در این رابطه به نشریه تکرار گفت: خبرنگاری امروز دیگر مانند گذشته نیست و شاید از مشکلات گذشته هم خبری نباشد. اما مسائل دیگری مطرح شده که کار خبرنگاران را سختتر کرده است. در گذشته تعدادی معینی از افراد به عنوان خبرنگار شناخته میشدند و به این کار مشغول بودند.
خبر، مصاحبه و گزارش و در مجموع تولید محتوا را به شکل سنتی انجام می دادند و منتشر میکردند.
اما امروز به دلیل گسترش شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای مختلف ، این موضوع شکل دیگری به خود گرفته که شیوع کرونا در ۶ ماه اخیر این تغییر را دو چندان کرده است. دیگر کمتر به ملاقاتهای حضوری دعوت می شویم.
همه ارتباطها به شکل تلفنی، نوشتاری و یا فایلهای صوتی برقرار میشود که مهمترین فایده آن صرفه جویی در وقت است.
وی در خصوص مشکلات بانوان خبرنگار در زمان تهیه خبرافزود: یکی از مهمترین مشکلات بانوان خبرنگار ، شلوغیهای اطراف یک مسئول است ، آنقدر آدم جمع میشود که بانوان به سختی میتوانند خود را به فرد مورد نظر برسانند. خوشبختانه شبکههای اجتماعی این مشکل را از میان برداشتهاند و در مدت زمان کوتاهی، ما را به نتیجه میرسانند.
اما از سوی دیگر، تعدد صفحات در شبکههای اجتماعی که اغلب از سوی غیر خبرنگاران، مدیریت میشود مشکلاتی زیادی را برای خبرنگاران واقعی به وجود آورده است. اغلب این صفحهها در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، اخبار فیک منتشر میکنند و یا به تیترهای زرد میپردازند. افرادی که دغدغه خبر و اطلاعرسانی را ندارند ، پشت یک موبایل یا لب تاپ نشستهاند و مطالبی را از این سو و آن سو، کپی و منتشر میکنند. بدون آن که از صحت و سقم موضوع آگاه باشند. پایین بودن سواد رسانهای در این افراد ، آنها را با مشکلات جدی مواجه میکند که یک خبرنگار واقعی درگیر آنها نمی شود.
این بانوی خبرنگار با رد نظریه تفکیک جنسیتی در مشاغل مختلف ، این فضا را کاملا اختیاری می داند و می گوید:
معتقد به تفکیک جنسیتی و بررسی مشکلات بانوان خبرنگار در زمینه کاری خود نیستم. چرا که افراد در انتخاب شغل خود ، مختارند و کسی به اجبار آنها را راهی فعالیت در حوزه کاری خبرنگاری نمی کند. اما در اختیار قرار دادن فضای برابر کاری برای بانوان و آقایان ، میتواند موجب رشد و ارتقاء شغلی در میان بانوان خبرنگار شود.
گاهی دیده شده از ورود خانمهای خبرنگار به یک نشست یا برنامه جلوگیری به عمل آمده ، اما آقایان خبرنگار به راحتی توانستهاند به این نشستها ورود پیدا کنند. این شرایط نابرابرعادلانه نیست و باید برای جلوگیری از این رفتارها ، تمهیداتی اندیشیده شود.
در مجموع فضای کاری باید برای بانوان و آقایان برابر باشد و افراد خاص ، به مانعی برای فعالیت دیگران تبدیل نشوند.
امیدوارم به مدد خدا در انجام رسالتتان موفق و پویا باشید به دور از هرگونه حب و بغض و گرایش شخصی،صداقت خبر،اصالت دموکراسی را می سازد.