کد خبر: 21790تاریخ انتشار : 12:04:05 - شنبه 18 ژوئن 2022

پایان روزمرگی در موسیقی مازندران؛ با خلاقیت جلال

ماهنامه سراسری تکرار گفتگویی اختصاصی با سیدجلال محمدی موسیقی دان برجسته مازندرانی انجام داد که مشروح کامل آنرا در زیر می خوانید… برادران محمدی را همه مازندرانیها می شناسند. برادرانی که موسیقی فولکلور مازندران بخش زیادی از پویایی و ماندگاریش را مدیون تلاش آنهاست. موهبتی بزرگ که از پدر خانواده “سید مهدی” به ارث رسیده […]

پایان روزمرگی در موسیقی مازندران؛ با خلاقیت جلال

ماهنامه سراسری تکرار گفتگویی اختصاصی با سیدجلال محمدی موسیقی دان برجسته مازندرانی انجام داد که مشروح کامل آنرا در زیر می خوانید…

برادران محمدی را همه مازندرانیها می شناسند.

برادرانی که موسیقی فولکلور مازندران بخش زیادی از پویایی و ماندگاریش را مدیون تلاش آنهاست.

موهبتی بزرگ که از پدر خانواده “سید مهدی” به ارث رسیده و برای ادامه دادنش ذره ای تردید به خود راه ندادند.

مادر نیز آواهای بومی مازندران را می شناسد و در اغلب دورهمی های هنری ، فرزندانش را چون آینه ای همراهی می کند.

گویی که مرگ پدر باری بود که از دوش روزگار بر دوشش افتاد تا سرزمین موسیقیایی مازندران بی مهر نماند.

از آن سالها که برادران و خواهران محمدی کنار هم می نشستند و رج خوانی و رج نوازی می کردند ، سالهای زیادی می گذرد.

حالا هر کدام از این دستها و حنجره های رشد یافته ، گروهی مستقل تشکیل داده اند و سردمدار بخشی از موسیقی فولکلور مازندران هستند. از برادر بزرگترشان سید کمال گرفته ، تا برادران کوچکتر سید جمال و سید جلال و عباد و حمزه و نرگس و بهار …..

در سالهای اخیر اما نام سید جلال بیشتر شنیده می شود.

سید جلال اما راه متفاوتی را برگزید و تمام توانش را در مسیر ایجاد خلاقیت و تولید محتوا در موسیقی فولکلور مازندران به کار گرفت.

از آخرین باری که با او در روزنامه همشهری گفتگو کردم ،

سالهای زیادی می گذرد. آن روزها همه داشته هایش در خانه کوچکی خلاصه می شد که هم آموزشگاه موسیقی بود و هم محلی برای آرامش و زندگی.

اتاقی که ادوات موسیقی اش جا برای نشستن میهمان باقی نمی گذاشت.

حالا اما اوضاع فرق زیادی کرده. سید جلال را دیگر در آن سوی  مرزهای مازندران و ایران می شناسند و به واسطه کارهای بدیعش به او احترام می گذارند. او دیگر به کارهای تکراری و قدیمی محلی راضی نیست و دائما در پی خلق اثری جدید در قالبی جدید تر است. با حفظ همان ریشه های اصیل بومی و محلی مازندران.

اینبار که به دیدنش می روم آموزشگاهی بزرگ دارد. در مرکز استان.

و اتاقهای آموزشگاه را لوح های تقدیر ، تابلوهای مربوط به موزیک ویدئوها و از همه مهمتر نشانهای افتخار و گواهینامه های هنری پر کرده است.

با انبوه عظیمی از آلات موسیقی محلی که از در و دیوار آموزشگاه آویزان است. بیشتر از همه روی گشاده و صدای گرمش است که مرا به یک گفتگوی گرم امیدوار می کند.

تولید محتوا ، نیاز موسیقی فولکلور مازندران

سید جلال خودش را متعلق به گروه بزرگ “آوای تبری” می داند و می گوید: گروه ما حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر عضو ثابت و متغیر دارد که بیشتر به کارهای عام المنفعه فکر می کند تا کسب درآمد از اجرای موسیقی. من معتقدم موسیقی مازندران هنوز جای کار بسیار دارد و ما در تولید محتوا بسیار عقب هستیم. به نظر بنده موسیقی محلی و اصیل مازندرانی به اندازه کافی عرضه شده. حالا نوبت آنست که نسل جدید ما و نسلهای آینده با سبکهای جدید و غیرتکراری این موسیقی آشنا شوند.

از او می پرسم:

بارها کرونا گرفتیم…

در دوران کرونا فعالیت بسیاری از گروه های هنری متوقف شد.

اما گروه شما همچنان موزیک ویدئو تولید می کرد.

چطور توانستید این کار را انجام دهید؟

بله همین طور است. گروه ما جزو معدود گروه های موسیقی در کشور بود که حتی در زمان اوج کرونا و مرگ و میر بیماران ، موزیک ویدئو تولید می کرد و شادی را به مردم هدیه می داد.

ما در سخت ترین شرایط در گروههای صد تا دویست نفری تمرین  داشتیم و موزیک ویدئو ضبط می کردیم و موفق شدیم برای همه کارهایمان مجوز هم بگیریم.

برای این کار سختی های زیادی را تحمل کردیم. در شرایط کرونایی تمرینهای دسته جمعی و گروهی بسیار سخت است و اعضای گروه ما علی رغم رعایت همه نکات بهداشتی ، بارها به کرونا مبتلا شدند.

اما هیچ وقت دست از کار نکشیدیم و به تمرین و ضبط ادامه دادیم.

http://mazaninews.ir/wp-content/uploads/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C.jpg

لگن نوازی در مازندران مغموم مانده!

یادم هست در یکی از کارهایتان لگن نوازی دسته جمعی داشتید که فکر می کنم تا امروز کسی تا این حد جدی به این ساز نپرداخته بود.

آیا همین طور است؟

بله درست است. متاسفانه هنر لگن نوازی در مازندران مغموم مانده  و بسیاری از مردم و حتی نوازندگان ، لگن را ساز بی کلاسی  می دانند. اما من تلاش کردم با گردآوری یک گروه ۸۰ نفره متشکل از دختران خردسال تا بانوان کهنسال و آموزش آنها این هنر را  بهتر به مردم معرفی کنم. دخترها و زنهای گروه ما با شوق فراوان و در اوج گرما ، در یکی از گالش منزل های روستای “تلوباغ” ساری لگن نوازی را تمرین می کردند تا بتوانند کار دسته جمعی قابل قبولی ارائه دهند و این از نظر بنده بسیار ارزشمند است.

شاید به جرات بتوان گفت که هیچ گروه موسیقی به اندازه گروه آوای تبری با بانوان کار نکرده. ما توانستیم با آموزش و دوخت لباس های متحد الشکل ، بزرگترین گروه سازهای کوبه ای را در کشور تشکیل دهیم.

همچنین با تشکیل گروه دتارچی موفق شدیم برای اولین بار تنها موزیک ویدئوی تخصصی جمع نوازی دوتار را در کشور ضبط و عرضه کنیم. کاری که قبلا انجام نشده بود.

یک کار جمعی هم تحت عنوان گروه کر “امیر و گوهر” با همکاری تعداد زیادی از خانم ها و آقایان در کنار ساحل اجرا کردیم که اشعار آن را آقای رستگار و ربیعی و بانو فرزانه فتحی سروده اند.

آوای تبری ، بزرگترین گروه موسیقی نواحی در تالار وحدت

در دوسال گذشته کارهای متفاوتی از شما منتشر شد که معروف ترینشان اجرای شما در تالار وحدت بود. مسلما اجرا در چنین فضاهای بزرگی آنهم در پایتخت مستلزم هماهنگی ها و تلاشهای زیادی است. چگونه موفق شدید این کار را انجام بدهید؟ 

بله. من با تلاش زیاد ، گروهی ۱۳۰ نفره ، متشکل از گروههای “تشت لاک کتن” ، “دتارچی” ، “نقاره سما” و “امیر و گوهر” را ترکیب کردم و به تلار وحدت بردم. یادم است وقتی به تالار رسیدیم ، ماشینهای ما و نوازندگان ما به همراه سازهایشان ، تمام محوطه حیاط را پر کرده بودند. این اتفاق در زمان شیوع کرونا افتاد و ما به سختی توانستیم مجوز تمرین و اجرای این گروه بزرگ را در بلندترین نقطه تالار وحدت بگیریم. تا آنجا که می دانم هیچ گروه موسیقی تاکنون موفق به اجرای موسیقی نواحی با این حجم و گستردگی در تالار وحدت نشده و لازم است از همین جا ، از همکاری مجموعه تالار وحدت ، حراست تالار ، بنیاد رودکی  و همچنین از زحمات همکار مازندرانی مان ، جناب آقای محمد محمدی تقدیر و تشکر ویژه داشته باشم.

اجرای زنده یک گروه ۱۱۰ نفره از نوازندگان و خوانندگان مازندرانی از دیگر کارهای ما در تالار وحدت بود که در آن تمام گروههای آوای تبری اعم از تشت لگن ، نقاره سما ، امیر و گوهر و ….حضور  داشتند. در این اجرا ما برای اولین بار از سازهای ابداعی چون “شاخ” و “گوکل” استفاده کردیم و خانم ها و آقایان در آن رج خوانی کردند. همان طور که می دانید اجرای زنده موسیقی کار بسیار سختی است. به خصوص که تعداد نوازندگان زیاد باشد.

ما توانستیم با تمرین و پشتکار اعضای گروه ، این کار را هم به نحو احسن انجام دهیم.

اجرای کنسرت قطعه “کیجا و ریکا” از دیگر کارهای خانواده بزرگ آوای تبری بود که به مناسبت روز ملی مازندران در تالار وحدت اجرا شد.

یکی دیگر از کارهای نو و خلاقانه شما اجرا و ضبط موزیک ویدئو در خانه نیما بود…

در این مورد برایمان بگویید؟

بعد از استاد احمد محسن پور که قطعه ای را برای نیما ساخت ، من دومین کسی هستم که با همین موضوع موزیک ویدئو ضبط کردم.

این کار به نام “رنج نیما” توسط یک گروه ۷۰ نفره در خانه نیما و در یوش اجرا شد که کلیه کارهای مربوط به ساخت ، تنظیم آهنگ ، کارگردانی و انتخاب شعر را نیز خودم انجام دادم.

موزیک ویدئدوی رنج نیما در عرض یک ماه آماده و در ۲۱ آبان سال گذشته و در روز تولد نیما یوشیج رونمایی شد.

کودکان ما بازیهای محلی را نمی شناسند!

در کشور ما در حوزه کودک و نوجوان بسیار کم کار شده است.

از کتاب داستان و انیمیشن گرفته تا موسیقی و فیلم و تئاتر و ….

گروه شما در این زمینه فعالیتی داشته؟

بله. متاسفانه همین طور است که می گویید. ما در موسیقی نواحی ، کاری که برای رده سنی کودکان و نوجوانان تولید شده باشد، نداریم. اگر خیلی خوش بینانه به این موضوع نگاه کنیم ، فقط چند اثر ایرانی و کلاسیک برای کودکان ساخته شده که آنهم به کهنگی و مرور زمان دچار است. بازی های محلی و کودکانه و لالایی های مادرانه برای فرزندان نسل جدید نا آشناست.

به همین دلیل گروه آوای تبری تلاش کرد تا با آموزش ۷۰ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۴ سال و با استفاده از سازهای محلی ، گروهی را تحت عنوان ” من و مه رفقون” تشکیل دهد و همراه با اجرای موسیقی ، بخشی از بازیهای کودکانه و بازیهای محلی مازندران را برای اولین بار در موسیقی نواحی کشور نمایش دهد.

در این گروه ، بازیهای محلی از قبیل “آغوز بازی” ، ” دنباله کا”، ” خاله بازی” و ” تاپ تاپ خمیر” اجرا و آموزش داده شد.

حضور بانوان در آیین نوروز خوانی

یکی از اجراهای رایج گروه های موسیقی در مازندران نوروز خوانی است. از نظر شما این آیین تا چه اندازه می تواند متنوع باشد؟

از نظر من نوروز خوانی که  در آن “دس چو” ، “دوش توره” و کلاه نباشد ، نوروز خوانی به شمار نمی رود.

در مازندران نوروزخوانی های متعددی اجرا می شود که فقط به خوانش و لباس های متحد الشکل بسنده می کنند.

بهار امسال به فکر افتادم تا چهره جدیدی از نوروز خوانی به نمایش بگذارم. قطعه ای را در دستگاه چهارگاه آماده کردم و با یک گروه ۲۰۰ نفره اعم از زن و مرد تمرین کردیم. حضور بانوان در آیین نوروز خوانی اتفاقی بود که برای اولین بار در مازندران افتاد.

این گروه در قالب ۴ خانواده در کوی اصحاب ساری و در روستای “خاریک” نوروز خوانی کردند که با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم و اهالی محل روبرو شد.

https://s6.uupload.ir/files/index_nrjx.jpg

نوای محزون لالایی های مازندران

کارهای دیگری هم هست که بخواهید به مخاطبان خود معرفی کنید؟

بله. موضوع دیگری که در زبان تبری به آن پرداخته نشده ، موضوع معلم است. شاید سرودها ، روایتها و فیلمهای متعددی برای مقام معلم ساخته شده باشد اما در زبان تبری و موسیقی نواحی به این سوژه کمتر توجه شده. ما تصمیم گرفتیم ، روایت دانش آموزان و معلمان را از ۵۰ سال گذشته تاکنون در قالب یک موزیک ویدئو تحت عنوان “الف تا لام” به تصویر بکشیم.

داستان این روایت ، سختی راه ، فرسوده بودن مدارس ، کمبود امکانات آموزشی و مشکلات معلمان در سالهای گذشته در مقایسه با شرایط امروز است. برای تهیه این موزیک ویدئو ، کلاسهای قدیمی مازندران را پیدا کردیم و لباس های قدیمی از جنس بز طراحی کرده و دوختیم.

تعداد زیادی ساز “سوتک” یا “نی لبک” را تهیه کردیم و ضمن آموزش آنها را در اختیار دانش آموزان قرار دادیم.

جا دارد اینجا از زحمات دوست عزیزمان آقای علی صادقی تشکر کنم که برای تهیه این موزیک ویدئو مشاوره های خوبی به ما داد.

و کار دیگری که اخیرا ضبط کرده ایم ، مربوط به لالایی های مادران مازندران است که به نام “دل گپ جان ما ، لالایی گوش کنار” ثبت شده است.

این کار از تلفیق ۶ ترانه تهیه شده که توسط مادران مازندرانی اجرا می شود. ترانه ها مشتمل بر لالایی ها و عاشقانه های شالیزار است  که اغلبشان نوایی محزون دارند. ما تلاش کردیم با دادن ریتم به متن ترانه ها ، قدری از حزن این موزیک ویدئو کم کنیم.

از هر خلاقیتی استقبال می کنم

جناب محمدی، خلاقیت و نوآوری که در اجراهای شما وجود دارد ،  در موسیقی نواحی و موسیقی محلی مازندران کمتر دیده شده.

 ابتدای گفتگو در مورد انگیزه تان به ما گفتید.

حالا بگویید آیا در این مسیر از شما قدردانی هم شده است؟

بنده اسناد مربوط به ۳۰ سال فعالیت هنری خود را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فرستادم که بعد از بررسی ، برایم گواهینامه درجه دو موسیقی در رشته دوتار مازندران صادر کردند که معادل مدرک فوق لیسانس در رشته موسیقی است.

بعد از استاد خوشرو و استاد اسحاقی که نشان درجه یک موسیقی در رشته خوانندگی را کسب کردند ، دریافت این گواهینامه برایم بسیار ارزشمند است.

و اما در مورد قدردانی باید بگویم که من هیچ وقت منتظر قدردانی و تشویق مدیران فرهنگی و یا دستگاههای اجرایی نبودم و نیستم.

من راه خودم را می روم و برای معرفی موسیقی فاخر مازندران از هر نوع خلاقیتی استقبال می کنم.

ساختن یک موزیک ویدئو ، هزینه های سنگینی دارد که خوشبختانه ما توانستیم بدون هیچ کمکی مالی این هزینه ها را بپردازیم.

گروه بزرگ آوای تبری ، متشکل از مردان و زنان و دختران و پسران همین سرزمین است که در کمال متانت و بدون هیچ توقعی با ما تمرین کردند و به خلق اثر پرداختند. من از همین جا دست تک تک کسانی را که در طول این سالها ، به خصوص در ایام سخت کرونا با ما همراهی کردند و لحظه ای تنهایمان نگذاشتند، می بوسم.

چون اگر حضور این عزیزان نبود ، هیچ کدام از ایده های موسیقی گروه آوای تبری به نتیجه نمی رسید و فرصت ظهور پیدا نمی کرد.

از جلال خداحافظی می کنم و او را در میان انبوهی از پوشه ها ، عکسها و سازهای موسیقی تنها می گذارم.

با شاگردانی که می دانم تا ساعتی دیگر پشت در آموزشگاه صف می کشند.

و به این فکر می کنم که در میان آنها ، چند جلال دیگر تربیت می شود که موسیقی فولکلور مازندران را از روزمرگی نجات دهد؟!

 

مازنی نیوز – مهتاب مظفری سوادکوهی

خرداد ۱۴۰۱