کد خبر: 22844تاریخ انتشار : 11:49:17 - سه‌شنبه 13 سپتامبر 2022

تاج سبز خشک / گذشت آن زمان….

گذشت آن زمان که مازندران ، استانی پر آب بود! سرزمینی که پشتش به بزرگترین دریاچه دنیا گرم بود و رویش به کوهها و دامنه های جنگلی هیرکانی ، حالا چشم انتظار بارانهای موسمی است که بیشتر از آنکه مخزن سدهایش را پرکند و دل شالیزارهایش را سیراب ، سیلهای مهیب راه می اندازد و […]

تاج سبز خشک / گذشت آن زمان….

گذشت آن زمان که مازندران ، استانی پر آب بود!

سرزمینی که پشتش به بزرگترین دریاچه دنیا گرم بود و رویش به کوهها و دامنه های جنگلی هیرکانی ، حالا چشم انتظار بارانهای موسمی است که بیشتر از آنکه مخزن سدهایش را پرکند و دل شالیزارهایش را سیراب ، سیلهای مهیب راه می اندازد و هر چه که سر راهش سبز شود می شورد و می برد. 

اگر چه دست تقدیر کشورمان را در منطقه ی خشک و نیمه خشک کره زمین قرار داده و سهمش از بارش ها ، یک سوم متوسط جهانی است ، اما دلش به تاج سبزی خوش است که بر سر دارد و از تن تب دارش محافظت می کند.

اما چند سالیست که این تاج سبز بخار آلود ، زخمی بی مهری های کوچک و بزرگ مردم و دولتمردان است. بی مهری هایی که فقط مختص شمال کشور نیست و تمامی منابع آبی سرزمینمان را تهدید می کند.

افزایش دمای کره زمین در اثر تغییرات جوی و اقلیمی و کاهش میزان بارندگی ها از یک سو ،  توسعه زندگی شهر نشینی ، مهاجرت و برداشت بی رویه از ذخایر آب زیر زمینی از سوی دیگر موجب کاهش و تغییر کیفیت منابع آبی مازندران شده.

بنا به گفته شرکت آب منطقه ای ، میزان مصرف آب شرب شهری و روستایی این استان در سالهای اخیر افزایش یافته و به ۳۳۰ میلیون متر مکعب در سال می رسد. این میزان در بخش کشاورزی نیز حدود ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون متر مکعب برآورد شده است.

آماری بسیار تکان دهنده که نشانه سوء مدیریت مصرف هم در بخش خانگی و هم در بخش کشاورزی است.

این موضوع گرایش به ایجاد منابع آبی در استان را بیشتر از گذشته افزایش داده است. طبق گفته جهاد کشاورزی مازندران ، ۶۰ هزار حلقه چاه دارای مجوز در استان بهره برداری می شوند که اگر چاههای عمیق و نیمه عمیق غیر مجاز را هم به آن اضافه کنیم تراژدی شوره زار شدن مازندران در آینده ای نزدیک ، در حال شکل گرفتن است. به این آمار باید ۴ سد بزرگ و چندین سد کوچک را هم اضافه کرد که به نظر می رسد با توجه به وضعیت نامناسب روان آبها و ضعفهای مدیریتی در مهار کردن آبهای سطحی ، در حال حاضر تنها راه برون رفت از بحران خشکسالی شناخته می شود. حال این که سدها و آب بندانهای مازندران تا چه اندازه در تامین آب شرب و کشاورزی این استان موثر بوده اند و ضرر زیست محیطی آنها بر نیاز تامین منابع آبی پایدار مازندران می چربد یا نه ، باید دید نظر کارشناسان در این مورد چیست؟

اگرچه عده ای از کارشناسان بر احداث سدهای جدید و تکمیل سدهای نیمه کاره قبلی اصرار دارند اما فعالان زیست محیطی همواره نگران اثرات تخریبی سدسازی در زیستگاههای جنگلی مازندران هستند.

چاره ای به جز احداث سد نداریم!

مدیر حفاظت از منابع آب شرکت آب منطقه ای مازندران در همین رابطه به مازنی خبر می گوید: تامین آب شرب پایدار مهمترین دغدغه مدیران منابع آبی در مازندران است.

اگر چشمه ها ، مخازن زیرزمینی ، سدها و آب بندان ها را اصلی ترین منابع تامین کننده آب شرب و آب کشاورزی بدانیم ، مازندران در این حوزه جای کار بسیاری دارد.

سید مهدی عمادی ادامه می دهد: در چهار دهه گذشته سدی در مازندران وجود نداشت.

آب بندانها و سفره های زیرزمینی آب مورد نیاز مردم را تامین می کردند.

روستاییان هم با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق آب اشامیدنی و کشاورزی شان را تهیه می کردند.

اما با افزایش و شناور شدن جمعیت در مازندران ، تامین منابع آب پایدار و کیفیت منابع آب در دستور کار وزارت نیرو قرار گرفت.

چون منابع قبلی کافی نبودند. از طرفی توسعه کشاورزی و زندگی شهرنشینی باعث آلودگی سفره های زیرزمینی به انواع سموم و کودهای شیمیای شد. فاضلابهای خانگی به آب رودخانه ها و دریاها راه پیدا کردند و کاهش کیفی آب هم به مشکل کمبود آن اضافه شد.

در چنین شرایطی تنها راه برون رفت از مشکل موجود ،احداث سد بود.

در حال حاضر سه سد بزرگ در مازندران وارد مدار هستند.

سد شهید رجایی با ظرفیت ذخیره ۳۳ میلیون مترمکعب ، شهرهای ساری ، میاندرود و روستاهای تابعه را تحت پوشش قرار می دهد.

 سد البرز با ظرفیت ۵۳ میلیون مترمکعب مناطق جنوبی بابل تا محدوده شهر و روستاهای گروه الف را تغذیه می کند و سد میچران با حجمی معادل ۱۱ میلیون متر مکعب منطقه رامسر و تنکابن را تامین آب می نماید.

سد گلورد هم مراحل پایانی بهره برداری خود را طی می کند که به زودی وارد مدار خواهد شد و شهر نکا و روستاهای اطراف را تغذیه خواهد کرد.

علاوه بر اینها ۵ سد کوچک خاکی و ۴ سد لاستیکی در مازندران وجود دارد و سد تاریخی عباس آباد که در شهرستان بهشهر واقع شده است.  

گفتنی است که فاز مطالعاتی سد کسیلیان ، سد کاظم رود ، سجاد رود و سدهای دوهزار و سه هزار تنکابن نیز به زودی به اتمام رسیده و این سدها وارد مرحله اجرایی خواهند شد.

سد هراز از دیگر سدهای در حال احداث مازندران است که از پیشرفت فیزیکی ۴۰ درصد برخوردار بوده و با تکمیل آن ، بخش عمده ای از آب شرب و کشاورزی مرکز استان حل خواهد شد.

لازم به ذکر است که کلیه سدهای مازندران از نوع مخزنی هستند و در شکلهای مختلف بتنی ، خاکی ، هسته رسی و یا رسی آسفالتی ساخته می شوند.

او به وضعیت رودخانه های استان هم اشاره می کند و می گوید:

در مازندران ۶۰ رودخانه کوچک و بزرگ وجود دارد که از میان آنها فقط ۱۰ تا ۱۲ رودخانه در فصول مختلف سال پر آب هستند.

به عبارتی حدود ۶۰ درصد از رودخانه های استان در فصل غیر زراعی و ۴۰ درصد نیز در فصل زراعی آبدهی دارند.

دبی رودخانه ها در شرایط نرمال ۵/۴ میلیارد متر مکعب است که ممولا در فصل خشکسالی به حداقل میزان می رسد.

عمادی ، سدها را یکی از مهمترین سازه های سیل گیر معرفی می کند و می گوید: اگر سد شهید رجایی وسد البرز نبود در سیلهای اخیر خسارات سنگینی به مازندران وارد می شد.

سیلی که ۱۱ سال پیش در نکارود اتفاق افتاد به دلیل کامل نشدن سد گلورد بود.

درست است احداث سدها موجب تخریب بخشی از جنگلها می شود اما کدام درخت است که بتواند در مقابل سیلی با قدرت ۲۰۰ مترمکعب بر ثانیه مقاومت کند؟!

ما منکر اثرات مخرب زیست محیطی احداث سدها نیستیم اما در شرایط موجود و با توجه به افزایش جمعیت و کاهش بارندگی ها چاره ای به جز تعریف سدهای جدید و تکمیل سدهای قبلی نداریم.

مدیر حفاظت منابع آبی مازندران تاکید دیگری هم دارد و آن توزیع و انتقال عادلانه آب از شرق تا غرب مازندران است.

عمادی مازندران را به لحاظ منابع آبی به سه منطقه تقسیم می کند: مناطق شرقی مازندران که غالبا به صورت دشت هستند.

مساحت زمینها زیاد است اما منابع آبی کم.

مناطق میانی که هم زمین دارند و هم آب و مناطق غربی که آب فراوان دارند اما زمین ندارند.

او ادامه داد: اگر در انتقال آب از غرب مازندران به شرق برنامه ریزی درستی داشتیم اتفاق امروز برای میانکاله نمی افتاد!

آب بندانها در اختیار بخش خصوصی

این مدیر منابع آبی ، گریزی هم به آب بندانهای مازندران می زند و می گوید:

اگر آب بندانها نباشند ، کشاورزی مازندران دچار آسیبهای جدی می شد. مازندران بیشتر از ۶۰ هزار هکتار اراضی شالیزاری دارد که آبیاری آنها به شدت به آب سدها و آب بندانها وابسته است.

آب بندانها علاوه بر تامین آب کشاورزی و صرفه جویی در مصرف ذخایر آب زیرزمینی از نفوذ آب شور دریا به این سفره ها جلوگیری می کند.

متاسفانه در سالهای اخیر بسیاری از آب بندانهای مازندران در اختیار بخش خصوصی قرار گرفت و به مزارع پرورش ماهی اختصاص یافت. این مسئله باعث شده ، پرورش دهندگان ماهی اجازه خروج آب از آب بندان ها را در فصل کشاورزی ندهند و کشاورزان با بحران کم آبی مواجه شوند.

شرکت آب منطقه ای مازندران در حال اجرای طرحی به نام اجاره آب بندان هاست که به موجب آن آب بندانها در اختیار این اداره قرار  می گیرد. در صورت جذب اعتبارات لازم ، ارتفاع و حجم آب بندان ها را افزایش می دهیم تا میزان بهره وری آنها بالا رود.

در مازندران ۸۴۰ قطعه آب بندان وجود دارد که در مجموع ۳۷۰ میلیون متر مکعب آب در خود ذخیره می کنند.

عمادی این مطلب را هم اضافه می کند که درست است هزینه احداث آب بندانها بسیار کمتر از سدهاست اما آب بندانها فقط مصرف کشاورزی دارند و قادر نیستند آب شرب مردم را تامین کنند.

از طرفی برای حفر یک آب بندان زمینی به مساحت حداقل ۱۵ تا ۲۰ هکتار نیاز است که با توجه به گرانی زمین در مناطق دشتی و مسطح مازندران این کار مقرون به صرفه نیست.

کارشناس ارزیابی اداره کل حفاظت از محیط زیست مازندران اما در این زمینه نظر دیگری دارد.

ما به سدها رویایی نگاه نمی کنیم!

محمد هادی محسن زاده اثرات مخرب سدسازی را به عنوان یکی از طرحهای کلان ملی غیر قابل انکار و نیازمند مدیریت می داند.

او می گوید: اغلب سدهای ساخته شده در مازندران از نوع مخزنی هستند و از آنجایی که در مناطق بالادست و کوهستانی ساخته می شوند ، تخریب اراضی جنگلی اولین پیامد منفی سدسازی است.

تخریب منابع طبیعی ، تاثیرگذاری بر زیستگاه های حیات وحش و سکونتگاه های روستایی از دیگر پیامدهای منفی سدسازی است.

همه می دانیم که جنگلهای هیرکانی یکی از باارزش ترین ذخایر جنگلی کشور محسوب می شود که در چند سال اخیر به ثبت رسمی سازمان یونسکو رسیده. از طرفی تراکم جنگلی جنگلهای مازندران و گیلان در مناطق بالادستی واقع شده که دست اندازی به آنها تا سالهای متمادی غیرقابل جبران است. بنابراین ارتفاع سدها باید مدیریت شود تا سطح تخریب حتی الامکان کاهش یابد.  

ما به سدها رویایی نگاه نمی کنیم و توقعات خودمان را از این سازه برای تامین آب شرب مردم پایین آورده ایم.

اما انتظار داریم هماهنگی های لازم بین وزارت نیرو ، سازمان حفاظت از محیط زیست و شرکت آب منطقه ای برقرار باشد و در مطالعات صورت گرفته ، جوانب زیست محیطی کار نیز درنظر گرفته شود.

محسن زاده ادامه می دهد: بدیهی است که با احداث سدها جریان رودخانه ها تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابراین در مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی پروژه های سد سازی ، باید حق آبه زیست محیطی که شامل طول مسیر رودخانه تا مصب دریا است مورد توجه قرار بگیرد. تا در زمان بهره برداری از سد ، زندگی آبزیان بستر رودخانه ها به خطرنیفتد. خوشبختانه شرکت آب منطقه ای مازندران در سالهای اخیر نسبت به آزادسازی این حق آبه توجه لازم را داشته است.

او معتقد است: برای احداث پروژه های بزرگی مثل سدها ، نیاز به استقرار ماشینهای سنگین ، کارگاه های ساختمانی و مهندسی ، رفت و آمد پرسنل و کارگران و آوردن مصالح در حجم زیاد است که همه اینها به خودی خود نظم طبیعت را برهم می زند.

در مطالعات ارزیابی تلاش می شود که این اثرات مخرب به حداقل ممکن برسد. در سالهای اخیر وزارت نیرو مکلف شده در زمان اخذ مجوزهای زیست محیطی احداث سد ، به میزان دو تا سه برابر مساحت جنگلهای تخریب شده ، نسبت به احیا و بازسازی آنها و غرص نهال در اراضی بالادستی اقدام نماید.

به عنوان مثال در زمان مطالعات ارزیابی سد زارم رود که برای تامین آب شرب شهرستان ساری و روستاهای اطراف پیش بینی شده ، ما وزارت نیرو و شرکت آب منطقه ای را مکلف کردیم تا ۱۵۰ هکتار از مناطق جنگلی مخروبه بالادست سد را به کمک اداره حفاظت از محیط زیست و اداره کل منابع طبیعی مازندران احیا و بازسازی کند.

صرفه جویی و مدیریت منابع آب

این کارشناس محیط زیست بر ضرورت احداث سدها به عنوان یکی از مهمترین منابع تامین آب شرب تاکید می کند و می گوید:

سدها مهم هستند اما آنچه که مهمتر است و باید جایگزین آن شود ، مدیریت منابع آبی و است.

در حال حاضر بیشتر از ۹۰ درصد از آب مصرفی کشور در حوزه کشاورزی است.  با افزایش میزان بهره وری در بخش کشاورزی و با استفاده از تکنولوژی های روز دنیا ، می توان تا حدود زیادی در مصرف آب صرفه جویی کرد.

آب یک سرمایه ملی است که همه مردم و مدیران دستگاههای اجرایی و نظارتی در برابر آن مسوولند.

هیچ توسعه پایداری بدون حفظ منابع آب و ذخایر ملی اتفاق نمی افتد. ما باید از توان علمی کارشناسان و محققان در این حوزه استفاده کنیم و ارتباط بین مدیران و دانشگاه باید تنگاتنگ باشد.

جنگلهای شمال کشور جزو انفال عمومی هستند و به هیچ نهاد دولتی یا غیر دولتی تعلق ندارند. بلکه امانتی است که از نسلهای گذشته به ما رسیده و ما نیز موظفیم این ثروت ملی را صحیح و سالم به دست آیندگان برسانیم. محافظت از منابع طبیعی کشور نیازمند عزم ملی و جهادی است و همه مردم باید در این امر مهم به ما کمک کنند.

مهتاب مظفری سوادکوهی

شهریور ۱۴۰۱