ای مازندرانِ بیچاره! گرگهایی که در لباس میش، دلسوزِ مازندران شدهاند...
همان ابتدا برگردیم به ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ ؛ میخواهیم از ابتدا شروع کنیم...! روزی که مسعود پزشکیان راهی وزارت کشور شد تا جهت کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری، ثبتنام کند. او وارد وزارت کشور شد و همراه با دخترش، رسما برای انتخابات ثبتنام کرد.
چند روز گذشت تا ۲۰ خرداد!
او در کمال تعجب، توسط شورای نگهبان تاییدصلاحیت گردید! نه اینکه زندگی شخصی و کاری پزشکیان پر از ایرادات باشد، نه اصلا، او بیشک یکی از سالمترین شخصیتهای سیاسی در طول تاریخ ایران است و در این موضوع حتی مخالفینش هم ذرهای تردید ندارند؛ آنچه عامل تعجب شد این بود که در دوره قبل انتخابات ریاستجمهوری، همین شورای نگهبان او را تاییدصلاحیت نکرده بود! این تاریخها را یادآوری کردم تا بگویم، در صورتیکه بسیاری از اصلاحطلبان و اندک اصولگرایان قبل از اعلام تایید صلاحیتها، حتی نام دکتر پزشکیان را به زبان نمیآوردند اما بعد از تاییدصلاحیتش به سمت او آمدند تا به عنوان تککاندیدای این جناح مورد حمایت قرار گیرد ولی بودند عدهای که از همان روز ثبتنام در کنار دکتر پزشکیان حضور داشتند و عهد بستند تا آخر کنارش باشند.
یکی از آن افراد ، دکتر مهدی یونسی رستمی پزشک حاذق مازندرانی بود که بعد از آغاز فعالیت ستادی دکتر پزشکیان و در صورتیکه خیلی از مدعیان امروز و ژنرالها برای آنکه ریالی هزینه نکنند به تهران گریختند، یونسی مثل یک برادر برای دکتر پزشکیان، ایستاد و در مازندران یکی از بهترین، پرامکاناتترین، فعالترین و بر اساس نتیجه شمارش آرا یکی از موفقترین ستادهای مرکزی انتخابات پزشکیان در سطح کشور را در مازندران، راهاندازی و مدیریت کرد.
نگارندهی این مطلب بر اساس اینکه مازندران زادگاه اوست و از همان ابتدا به عنوان عضو ستاد انتخابات دکتر پزشکیان تمام مسائل ستاد مرکزی انتخابات این استان را رصد میکرد، مینویسد که از همان ابتدا کاملا شفاف بود که عدهای نه برای کمک به پزشکیان و گفتمان او بلکه برای کاسبی و گرفتن احکام وارد ستادش در مازندران شدند! همانهایی که شنیدیم حتی هزینهی بنزین تردد خود را هم از یونسی (رییس ستاد) طلب میکردند و جالب اینجاست آنها امروز که بوی کباب به مشام رسیده، دلسوزتر از یونسیها و افرادی شدند که شبانهروزی به فکر جلب نظر مردم برای رایدادن به مسعود پزشکیان بودند.
اینروزها چه مازندرانیهایی که در استان زندگی میکنند و چه آن تعداد از هماستانیهایی که خارج از دیار سرسبزمان به زندگی و کار مشغولند، منتظر خبر انتصاب استاندار جدید هستند.
بسیاری از فعالین اجتماعی معتقدند که اوضاع مازندران با عملکرد استانداران دولت رییسی، آنقدر حاد شده که نیاز به فوقتخصصی دارد تا آنرا جراحی و درمان کند.
مازندران دیگر نیاز به استاندار سیاسی ندارد بلکه نیاز به فردی دارد که دست تمام آنهایی را که در ۴ دهه اخیر مثل لاشخور به جان استان افتادهاند، را قطع کند، حال میخواهد این افراد منفعتطلب اصلاحطلب باشند خواه اصولگرا!
مهدی یونسی در همان ایام انتخابات با قطع منافع مالی کاسبانِ انتخابات و استفاده از جوانان و افراد باانگیزه و کارشناس به جای آنها، اولین گامش را برای حذف گرگانِ میشنما برداشت و اگر میبینید امروز عدهای اندک تلاش دارند تا او استاندار مازندران نشود و با مظلومنویسی به دنبال فشار بر دولت برای انتخاب چهرهای دیگر به عنوان استاندار هستند، چون خوب تجربه کردهاند که با وجود یونسی ، دستشان بر داخل کیسهی بیتالمال نخواهد رفت...
بیشک رییسجمهور و وزیر کشور در یک آزمون سخت و حیاتی برای انتخاب استاندار مازندران قرار دارند. آنها حتما خوب میدانند که مازندران سرسبز اما محروم، نیاز به چهرههای تکراری و سیاسی ندارد! این استان متفاوت از تمام استانهای دیگر نیاز به جراحی دارد که آزمونش را در مسئولیتهای اجرایی مختلف به خوبی پس داده باشد، یکی مثل مهدی یونسی رستمی...
نگارنده : روفیا قلینژاد لیندی
عضو کمیته رسانه ستاد مرکزی انتخابات
ثبت دیدگاه
نام کاربری و موبایل شما منتشر نخواهد شد.1 دیدگاه
* عده ایواقعاگرگصفتهستندکهمازندرانروبه اینروز رسوندن……بادرایتیکه از دکتر پزشکیان سراغ داریمانشالهیه فرد اصلحوکاردانودلسوزهمچوندکتر یونسی روسکاندار این استان عزیزوسرسبزواگزار کنن انشالله