در جستجوی راهی نو برای فراموششدگان مهارت

به بهانه انعقاد تفاهم نامه همکاری میان سازمان آموزش فنی و حرفهای و معاونت های زنان و امور خانواده و توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری)
به قلم : سید بهنام مهردل
انعقاد تفاهمنامه همکاری میان سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور و دو معاونت ریاست جمهوری ( معاونت زنان و امور خانواده و معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم)، حرکتی نمادین در راستای توسعه آموزشهای مهارتی است. اما پرسش بنیادین این است: آیا این تفاهم های اداری و امضای طومارهای همکاری، پاسخگوی نیازهای مهارتی جمعیتی است که نظام آموزشی رسمی آنها را به حاشیه رانده است؟
✅ *تئوریهای نوین توسعه و تجارب جهانی: درسهایی برای ایران*
تئوریهای توسعه آموزش فنی و حرفهای در جهان سوم، بر دو محور استوار است: نخست، تطابق با نیازهای بومی و دوم، بهرهگیری از فناوری برای کاهش شکاف دسترسی. کشورهایی مانند هند و برزیل با برنامههای آموزش آنلاین و اقتصاد دیجیتال، توانستهاند بخشی از جمعیت محروم و روستایی را به چرخه اشتغال وارد کنند. اما آیا ایران تنها به الگوبرداری صوری از این تجارب بسنده میکند، یا جرأت بازتعریف مسیر خود را دارد؟
✅ *آموزش فنی و حرفهای در ایران: جبرانکننده یا پیشران؟*
سازمان آموزش فنی و حرفهای، خود را مکمل نظام آموزش رسمی معرفی میکند؛ گویی رسالت آن پر کردن خلأهای آموزشیای است که مدارس و دانشگاهها ایجاد کردهاند. اما پرسش اینجاست: وقتی خود آموزش رسمی ایران در باتلاق ناکارآمدی گرفتار است، آیا منطقی است که سازمانی با مأموریت مهارتآفرینی، صرفاً به بازسازی اشتباهات آن بپردازد؟
✅ *نییت ها:آمارهای سکوت*
- حدود ۲۵ درصد از جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ایران (معادل ۷.۵ میلیون نفر) در زمره NEETها (Not in Education, Employment, or Training) قرار دارند.
- سهم زنان در این آمار تکاندهندهتر است: ۳۵ درصد از زنان جوان کشور نه تحصیل میکنند، نه شغلی دارند، نه مهارتی میآموزند.
- در مناطق روستایی و محروم، این رقم به ۴۰ درصد میرسد؛ یعنی تقریباً نیمی از جوانان این مناطق در سرزمین فراموشی مهارتی به سر میبرند.
✅ *رسالت گمشده: مهارتآموزی برای فراموششدگان*
دولتها در ادوار مختلف، هیچ برنامه منسجمی برای این جمعیت نداشتهاند. سازمان آموزش فنی و حرفهای میتواند با تحولی رادیکال، به جای تمرکز بر جبران کاستیهای آموزش رسمی، مستقیماً به سراغ این گروه برود:
۱. آموزشهای آنلاین و دیجیتال: با توجه به محدودیت دسترسی در مناطق محروم، توسعه پلتفرمهای مهارتآموزی کمهزینه و مبتنی بر موبایل ضروری است.
۲. اقتصاد دیجیتال: آموزش مهارتهای دورکاری، فریلنسینگ، و کسبوکارهای اینترنتی میتواند دریچهای به اشتغال برای زنان و روستاییان باشد.
۳. طرحهای مشوقمحور: مانند پرداخت حق آموزش به زنان محروم یا معافیتهای مالیاتی برای کارآفرینانی که NEETها را جذب میکنند.
✅ *سخن پایانی: عبور از شعار به عمل*
اگر سازمان آموزش فنی و حرفهای بخواهد رسالت واقعی خود را ایفا کند، باید از حاشیهنشینی در نظام آموزشی خارج شود و به قلب بحران بزند: جوانانی که نظام آموزشی آنها را رها کرده، اقتصاد آنها را نادیده گرفته، و جامعه به آنها به چشم بار سنگین نگاه میکند. این تفاهمنامهها زمانی ارزشمند خواهند بود که به جای برگزاری جلسات فاخر، به میدان بیایند و برای فراموششدگان مهارت، چراغی روشن کنند.