گردهمایی بزرگی به وزن کتاب !
سالن کتابخانه مملو از جمعیت بود. مراسم اما هنوز شروع نشده بود.
در سالن انتظار و کنار قفسههای کتاب ، بساط پذیرایی چای و شیرینی به راه بود و مدعوین ، خوش و بشکنان علاوه بر دیدار، گلویی نیز تازه میکردند. مثل همه همایشهای فرهنگی ، آیین گرامیداشت مولفان و ناشران و فعالان حوزه کتاب و کنابخوانی قائمشهر با یک ساعت تاخیر شروع شد. بعد از قرائت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران ، مجری خوشنویس و نام آشنای برنامه ، پشت تریبون رفت و در حالیکه از دیدن چهرههای سرشناس ادبی و فرهنگی مازندران به وجد آمده بود ، به میهمانان خیرمقدم گفت وسخنرانان را یکی یکی به پشت تریبون دعوت کرد.
آرمان فتحی ، حضور جمعیت حاضر را به فال نیک گرفت و از برگزارکنندگان همایش قدردانی مفصلی نمود. اگرچه بزرگانی چون سیروس مهدوی ، طیار یزدانپناه ، حجتالله حیدری و سایر اساتید بنام حوزه فرهنگ و ادبیات مازندران در ردیفهای جلویی سالن نشسته بودند اما ورود دیرهنگام مدیران دولتی باعث جابهجاییهای مستمری میشد که در نهایت برگزارکنندگان همایش را مجبور به گذاشتن صندلیهای اضافه در میان ردیفهای اصلی سالن کرد.
از مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و کتابخانههای عمومی مازندران گرفته تا مدیر سازمان اسناد و کتابخانه ملی استان و نماینده مجلس و معاون فرماندار و غیره و غیره و غیره.
در میان میهمانان ، شاعران پیشکسوت و چهرههای برجسته موسیقی فولکلور مازندران هم دیده میشدند که در نهایت صبوری نشسته بودند تا ببینند متولیان فرهنگی شهر و استانشان چه میخواهند بگویند و چه وعدههایی در آستین دارند.
در ابتدا مدیر کتابخانههای عمومی قائمشهر ، سی وسومین دوره هفته کتابخوانی را با شعار «بخوانیم برای ایران» تبریک گفت و از تقدیر 50 مؤلف و ناشر و پیشکسوتان عرصه کتابخوانی خبر داد.
مصطفی فضلی قادیکلایی در حالیکه از وزن ادبی و فرهنگی شهرستان قائمشهر میگفت ، همایش تقدیر را در حد توان و بضاعت کتابخانه توصیف میکرد و معتقد بود ارزش و جایگاه فرهیختگان حاضر در همایش بسیار بالاتر از اقدامات انجام شده است.
مدیر کل کتابخانههای عمومی مازندران هم حضور داشت و هر کسی که پشت تریبون قرار میگرفت از کارهای بزرگ مرضیه فلاح کردآبادی در مدت کوتاه مدیریتاش تقدیر میکرد. اما این بانوی کتابدار حاضر به سخنرانی نشد و به جای ارائه گزارش عملکرد به خیرمقدمگویی مختصری قناعت کرد. مدیر سازمان اسناد و کتابخانههای ملی مازندران هم از نبود یک پژوهشگاه مستقل برای پژوهشگران استان گلایه کرد و اظهار امیدواری کرد که به این مطالبه به حق جامعه فرهنگی مازندران هرچه سریعتر رسیدگی شود.
در ادامه و برای لحظاتی ، تریبون در اختیار علیاکبر خاورینژاد ، مولف و نویسنده برتر حوزه دفاع مقدس کشور قرار گرفت. این نویسنده برجسته قائمشهری فقط یک جمله گفت و از متولیان فرهنگی خواست که دست مولفان و نویسندگان دغددغهمند را محکمتر بگیرند. شعرخوانی شاعر و غزلسرای بنام قائمشهری ، علیرضا دهرویه از دیگر برنامههای همایش بود که روح لطیفی به فضای ادبی سالن بخشید و بعد از آن و در حالیکه مجری برنامه از سخنرانان میخواست وقت را رعایت کنند ، نوبت به مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران رسید.
محمد محمدی هم مراتب ارادت خود را به سمع و نظر پیشکسوتان حاضر در سالن رساند وگفت: وقتی که به ردیف جلو نگاه میکنم و چهرههای برجسته فرهنگی و هنری کشور را میبینم ، پی میبرم که وزن فرهنگ و هنر شهرستان قائمشهر چقدر سنگین است. او زنده ماندن گوشه لالایی در موسیقی آیینی مازندران را مدیون زحمات اکبر رستگار دانست که دوتارنوازی و اجرای دلنشیناش بخشی از برنامههای همایش آن روز بود. محمدی معتقد بود که نوشتن ، یکی از مهمترین اختراعات بشر است که اگر وجود نداشت ، فرهنگ ، آیین و رسوم هیچ کشوری به نسلهای آینده منتقل نمیشد. بعد از مدیر کل ، تریبون را به نماینده مردم قائمشهر و حوزه انتخابیه سپردند تا چند دقیقهای میهمان روی صحنه این همایش باشد. عمران عباسی کالی با افتخار خود را میزبان اهالی فرهنگ و هنر مازندران معرفی کرد و بعد از بردن نام تکتک بزرگان حاضر در همایش ، بیتی از اشعار معروف علیرضا دهرویه را خواند که کمی پیشتر به غزلخوانی پرداخته بود:
دلی شکستهتر از نای نیلبک دارم
یواش ، دست نزن ، شیشهام ، ترک دارم
او در ادامه مدعی شد: کسی که از مرز ایران پاسبانی کرد ، رستم نبود. قهرمان میدان آرش نبود ، گردآفرین و آبتین و سیاوش و فریدون هم نبود. این قلم بود که ازایران پاسبانی کرد. چون قدرت قلم از همه چیز بیشتر و ماندگارتر است و ما امروز مفتخریم از بزرگان ادب و فرهنگ قائمشهر قدردانی کنیم. عباسی اظهار تاسف کرد از اینکه ذائقه کشور به سمتی پیش میرود که قلیانسراها پررونق تر از قلمسراها شده است و کبابسراها پرجمعیت از کتابسراها. او میگفت: از انسانهای لذتجو نمیتوانیم انتظار حل کردن مسائلی چون بحران آب و فرونشست زمین را داشته باشیم. دغدغه دولتیها هم نباید فقط قیچی کردن روبان در ایام مشخص باشد. ما باید فرزندانمان را با فرهنگ و تاریخ این سرزمین آشنا کنیم و از آنچه که به ما به ارث رسیده ، با جان و دل مراقبت کنیم.
عباسی ، قولی هم در رابطه با راهاندازی موسسه مازندرانپژوهی داد و گفت: طی صحبتی که با رییس دانشگاه مازندران و معاون وزیر علوم داشتم ، مقرر شد این پژوهشگاه به زودی در دانشگاه مازندران راهاندازی و در اختیار پژوهشگران استان قرار بگیرد.
بعد از صحبتهای نماینده مجلس و به پایان رسیدن سخنرانیها ، مراسم تجلیل از مولفان و نویسندگان پیشکسوت آغاز شد که کمکم حوصلهشان سر رفته بود و از نشستن روی صندلیهاشان خسته شده بودند. سپس از دانشآموزان کتابخوان و مدیران آموزشی و پرورشی تقدیر شد و بعد نوبت به فعالین حوزه نشر و انتشارات رسید و در آخر هم از شاعران و فعالین رسانهای حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات.
پای اساتید که به بالای سن باز شد ، بازار دیدهبوسیها و در آغوش گرفتنها حسابی گرم شد و عکسهای یادگاری بودند که یکی پس از دیگری رد و بدل میشدند. دانشآموزان پایه ابتدایی مفتخر بودند که جوایز خود را از دست پیشکسوتان میگیرند و مدیران دولتی گفتگو با فرهیختگان را هرچند دمی کوتاه ، غنیمت میشمردند. اجرای موسیقی حماسی "ای ایران" ، پخش کلیپ خاطرات شهید کتابدار، محمد حیدری و رونمایی از کتاب "عروج به سماوات" اثر جانباز شهید ، نورالدین رضایی از دیگر برنامههای جنبی همایش بود که با حضور خانواده و فرزندان شهید و با احترام فراوان انجام شد. طولانی شدن مراسم ، کمی جا و تاخیر در اجرای قسمتهای مختلف برنامه از نقاط ضعف این همایش بود که در سایه حضور شخصیتهای برجسته فرهنگی و هنری مازندران رنگ باخت.
سی وسومین دوره هفته کتابخوانی قائمشهر در حالی به پایان رسید که جمع کثیری از بزرگان حوزه نشر و فرهنگ و ادب مازندران دور هم جمع شده بودند. اگرچه تریبون در اختیار صاحبان اصلی این همایش قرار نگرفت و انتظارات و گلایهها همچنان در پستوی ذهن میهمانان باقی ماند اما تدارک و برپایی چنین آیینهایی در نوع خود برای متولیان فرهنگی استان ، یک قدم رو به جلو به شمار میرود.
مهتاب مظفری سوادکوهی