logo logo

وب سایت اطلاع رسانی عملکرد دولت دکتر پزشکیان

در استانهای شمالی

گروه خبری تکرار

پایگاه اطلاع رسانی مازنی خبر (مازنی نیوز)

mazanenews.ir

ایران، مازندران

قائمشهر ، میدان شهید قاسم سلیمانی، خیابان شهید بهشتی ، روبروی خیابان عدالت ۳۵

شماره تماس: ۴۲۲۶۲۴۱۴-۰۱۱

تلفن همراه جهت ارسال پیام در تلگرام و واتس آپ: ۰۹۱۱۸۲۴۴۷۰۴

mazaninews@gmail.com

زندگی لاکچری در قفس‌!

1403/09/13

در میان کوچه‌ و پس‌کوچه‌های مازندران هنوز خانه‌هایی هستند که درب حیاط‌‌شان به باغچه‌های پر از گل و باغ‌های مشجر باز می‌شود.

از همان خانه‌هایی که روی سقف شیروانی‌اش علف می‌روید و کف‌کرسی‌اش چند پله می‌خورد و به اتاق‌های تو در توی نشیمن و خواب و پذیرایی می‌رسد. خیلی هم که نوستالژی باشد ، حوضی ، فواره‌ای و یا نیمکتی کنار حیاط قرار دارد که اگر میهمانی سرزده از راه رسید ، هوس رفتن به سرش نزند و بنشیند و یک دل سیر با صاحبخانه گپ‌ بزند.

خانه‌هایی که دورهمی‌های زیادی به خود دیده‌ و بهترین تراپیست دوران خود در جمع فامیل و خانواده به شمار می‌رفته.

اگر بخواهیم به معضلات زندگی آپارتمان‌نشینی و تراکم جمعیت شهری امروز اشاره کنیم ، همین بس که دیگر کسی از پنجره رو به خیابان ، نفسی تازه نمی‌کند و امنیت هیچ برجی ، خواب آشفته شبانه را تسکین نمی‌دهد و آیفون‌های تصویری ، هیچ میهمان سرزده‌ای را به خود نمی‌پذیرد! 

هر چه هست ، معماری مدرن و ناهمگون شهری است که در مخیله مهندسی شده هر منطقه‌ به شکل‌های مختلف و گاهی عجیب و غریب ظاهر می‌شود!

این وسط خانه‌هایی هم هستند که هنوز از تیغ تیز بیل‌های مکانیکی در امان مانده‌اند و زیر نگاه سنگین شهرداری‌ها نفس می‌کشند.

خانه‌هایی که یا صاحبان اصلی خود را از دست داده‌اند و منتظر سخاوت دست وارثان‌شان هستند و یا از فرط فرسوده‌بودن نای ایستادن ندارند و سرنوشتی جز مسلخ بساز و بفروش‌ها در انتظارشان نیست. اگرچه داشتن یک خانه ویلایی در هر نقطه از ایران بر زندگی آپارتمان‌نشینی ارجحیت دارد اما این موضوع در استان مازندران که از مواهب طبیعی چون جنگل و دشت و دریا برخوردار است ، ارزشی چند برابر دارد.

خانه‌هایی که بخش مهمی از تاریخ ، فرهنگ و زیست‌بوم این استان به شمار می‌روند. هرچند که در معرض انقراض پرشتابی قرار گرفته‌اند.  اگرچه نآنها     

کمبود زمین‌ و گران شدن آن در سال‌های اخیر ، امکان اسکان جمعیت شناور مازندران را در خانه‌های ویلایی نمی‌دهد.

اما هنوز هستند مازندرانی‌هایی که زمین‌های اجدادی‌شان را حفظ کرده‌اند و خانه‌های شهری خود را به ستون‌های برافراشته بتنی تبدیل نکرده‌اند!

آپارتمان‌نشینی دردسر دارد

آقا رمضان یکی از همین ویلایی‌نشین‌هاست که در مرکز شهر قائم‌شهر ، خانه‌ای بزرگ و قدیمی دارد.

او قدمت خانه‌اش را بیشتر از 40 سال عنوان می‌کند و می‌گوید:

"من بچه‌هایم را از همین خانه به خانه بخت فرستادم و حالا نوه‌هایم در شرف ازدواج هستند. خانه ما قدیمی و فرسوده است که به دلیل رطوبت بالای مازندران ، سقف و دیوارهایش پر از ترک و ریختگی شده اما حاضر نیستم آن را به آپارتمان تبدیل کنم. 

ما در کوچه‌ای بن‌بست زندگی می‌کنیم که سال‌ها به بودن در کنار همسایه‌های قدیمی عادت کرده‌ایم. چند واحد از خانه‌های حیاط‌دار کوچه را به آپارتمان تبدیل کرده‌اند. اما من و سه همسایه دیگر همچنان مقاومت می‌کنیم. همسرم به باغچه و گل و گیاه علاقه بسیار دارد و مهمانی‌های پرجمعیت به خصوص در ایام محرم و ماه مبارک رمضان هنوز در خانواده ما مرسوم است. نمی‌دانیم اگر در آپارتمان زندگی کنیم چطور به نبودن این دلخوشی‌های ساده عادت کنیم. آپارتمان‌نشینی دردسرهای خودش را دارد و از آرامشی که امروز داریم ، خبری نیست. هر چند که با آمد و رفت همسایه‌های جدید و ماشین‌های جدید ، دیگر از آن آرامش قدیمی خبری نیست و موتورهای پمپاژ آب در آپارتمان‌ها ، فشار آب خانه‌های قدیمی را کم کرده‌اند.  

من در روستای پدری خودم یک خانه آباء و اجدادی دارم که به فرزندانم سپرده‌ام بعد از من آن را حفظ کنند و به غریبه‌ها نفروشند.

با این حجم مسافر و زندگی خوش‌نشینی که رواج پیدا کرده ، بعید نیست چند سال آینده ، یک متر زمین هم برای سکونت مازندرانی‌ها پیدا نشود!"

آقا اردشیر یکی دیگر از ساکنین همین کوچه است.

او که به تازگی خانه قدیمی‌اش را کوبیده و یک آپارتمان چهار طبقه ساخته ، می‌گوید:

" پسرم چند ماه پیش ازدواج کرد. یکی از شرایط عروسم برای بله گفتن ، خانه‌دار شدن داماد بود. دو دخترم هم مستاجر بودند. سهم آنها را هم دادم تا هرکجا که دلشان خواست خانه بخرند.

من و همسرم به خانه بدون حیاط عادت نداریم و در فضای آپارتمان دلمان می‌گیرد اما چاره‌ای نیست. همینکه بچه‌هایم صاحب خانه بشوند ، برای من کافی است."

طبق آمار موجود ، حدود 5 هزار و 500 هکتار بافت فرسوده در مازندران شناسایی شده که این میزان به غیر از 2 هزار و 436 هکتار سکونت‌گاه‌های‌ غیررسمی است که در استان وجود دارد.

مجموع بافت‌های فرسوده و سکونت‌گاه‌های غیررسمی ، جمعیتی بالغ بر 700 هزار نفر را در خود جا داده‌اند.

به گفته مدیر کل مسکن و شهرسازی مازندران ، این استان ، نهمین استان کشور در حوزه بازآفرینی بافت‌های فرسوده است که کار بازآفرینی 44 شهر را به طور همزمان آغاز کرده.

 

نوسازی به جای مسکن مهر

"علی دیوسالار از صدور 14 هزار و پانصد پروانه نوسازی در سه سال اخیر خبر می‌دهد و می‌گوید: فقط در نه ماه نخست سالجاری حدود 2400 واحد فرسوده در مازندران نوسازی و بازسازی شده‌اند.

تسهیلات ویژه‌ای هم برای نوسازی خانه‌های فرسوده در نظر گرفته شده که طی چند مرحله به مالکین پرداخت می‌شود.

در مرحله اول 150 میلیون تومان با بهره صفر درصد و در مرحله دوم  150 میلیون تومان دیگر با بهره 23 درصد پرداخت می‌گردد.

متقاضیان می‌توانند از محل تهسیلات خودمالکی نیز وام تا سقف 550 میلیون تومان و با بهره 23 درصد دریافت کنند.  

او ادامه می‌دهد: با توجه به تفاهم‌نامه‌ای که میان اداره کل راه و شهرسازی مازندران و شهرداری‌های ۷ شهر بزرگ استان منعقد شد ، شهرداری‌ها موظف شدند تخفیفات خوبی ازقبیل تخفیف ۷۵ درصدی صدور پروانه ساخت ، تخفیف هزینه خدمات نظام مهندسی ، افزایش تراکم و ... برای مالکان بافت‌های فرسوده در نظر بگیرند.

دیوسالار توضیح می‌دهد: بافت‌های فرسوده یا تک پلاکند یا واحد همسایگی هستند و یا بلوک شهری به حساب می‌آیند.

از تجمیع بلوک‌های شهری یا محله‌ای ، بافت فرسوده به وجود می‌آید.

به طور قطع هر شهری یک مرکز پیدایش دارد که از بافت سنتی و تاریخی برخوردار است که محافظت از آنها بر عهده میراث فرهنگی است.

اما چیزی که مورد نظر ماست ، خانه‌های فرسوده و قدیمی است که از قدمت بالایی برخوردار است و نیاز به مرمت و بازسازی دارد.

او نظر جامعه‌شناسان را در این رابطه بسیار آرمان‌گرایانه توصیف می‌کند ومی‌گوید: جامعه شناسان معتقدند ، توسعه شهری باید بر مبنای حفظ بافت‌های‌ سنتی و قدیمی انجام شود و به قول آنها حفاظت محور باشد. تسهیلاتی هم که داده می‌شود باید در خدمت محافظت از بافت قدیمی و فرسوده قرار گیرد.  

این ایده بسیار خوبی است اما در دنیای واقعی شهرنشینی و با تراکم جمعیت امروز مازندران ، چندان عملی نیست.

ما سالانه با حجم زیادی از مسافران روبرو هستیم که بخشی از آنها در استان مقیم شده‌اند. به این مجموعه باید جمعیت خوش‌نشین‌ها را هم اضافه کرد.

کاش در سال‌های گذشته به جای ساخت مسکن مهر بر نوسازی خانه‌های فرسوده متمرکز می‌شدیم!"

با اینهمه کارشناسان و مدیران شهری ، نگران چیزهای دیگری هستند.

آنها معتقدند: ناپایداری ساختمان‌ها در بافت‌های فرسوده و تنگ بودن معابر ، خدمت‌رسانی و تردد ماشین‌های آتش نشانی و اورژانس را دچار مشکل می‌کند.

همچنین فرسودگی شبکه خدمات شهری و آسیب‌پذیری بناهای فرسوده ، آنها را در برابر سیل ، زلزله و طوفان و آتش‌سوزی آسیب‌پذیر نمود و یا به کانون‌ آسیب‌های اجتماعی تبدیل می‌کند.

اما آیا علاج درد این خانه‌های قدیمی ، خراب کردن آنها و آپارتمان‌سازی است؟!

کارکرد مثبت محلات

یک جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه ، زندگی آپارتمان‌نشینی را ازعوامل مهم تهدید سلامت انسان می‌داند. مقداد رضایی ، انسان را موجودی زیستی ، روانی و اجتماعی توصیف می‌کند و می‌گوید:

"متاسفانه با تغییرات سریعی که امروزه در جوامع شهری رخ داده ، ابعاد سلامت انسان (روانی ، جسمانی ، اجتماعی و معنوی) تحت تاثیر قرار گرفته و سرمایه‌های اجتماعی دچار فرسایش شده.

او ادامه می‌دهد: در گذشته آدم‌ها در محلات زندگی می‌کردند و محله کارکردهای مثبت فراوانی داشت.

محیطی که در آن روابط گرم اجتماعی ، اعتماد و حمایت اجتماعی موج می‌زد و آدم‌ها ساعات زیادی را با هم بودند تا در صورت نیاز به یکدیگر کمک کنند. در عین حال ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به درستی آموزش داده می‌شد. اما امروز خانواده‌ها به هسته‌های کوچکی تبدیل شده‌اند که در آپارتمان‌های خود محبوسند.

انسان امروز انسانی سرگشته و تنهاست که این تنهایی را مدام بازتولید می‌کند. چون دچار فردگرایی افراطی شده.

متاسفانه امروز ، تمکن مالی و دو خانه داشتن به یک ارزش تبدیل شده.

در حالیکه زندگی‌های لاکچری فقط تجمل‌گرایی را بیشتر کرده و نیازهای اساسی و روانی انسان‌ها را برآورده نمی‌کند.

انسانی که نیازهای روانی‌اش برآورده نشود از حالت طبیعی خارج می‌گردد ، قدرت سازش‌پذیری و آستانه تحملش کم می‌شود و در نتیجه آمار اختلافات خانوادگی ، درگیری‌های خیابانی ، طلاق ، نزاع و افسردگی و خودکشی بالا می‌رود.

افزایش فردگرایی

رضایی همچنین می‌گوید: کودکان و نوجوانان امروز زندگی در محله و خانه‌های حیاط‌دار را تجربه نکرده‌اند و آنها را فقط در خانه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان می‌بینند. به همان اندازه تمایل آنها به زندگی در فضای مجازی و نیاز کاذب به رسانه روز به روز بیشتر می‌شود که نتیجه‌ای به جز اضطراب و اختلالات روانی ندارد.

چون کارکرد محله دیگر وجود ندارد و دورهمی‌ها و بازی‌های محله‌ای از بین رفته‌اند. از طرفی ساختار خانواده‌ها تک‌هسته‌ای شده و رفت و آمدهای فامیلی به شدت کاهش یافته. در حالیکه در گذشته چند نسل از خانواده کنار هم زندگی می‌کردند و این موضوع به آنها احساس امنیت می‌داد. در دهه 40 و 50 ، متوسط فرزندآوری مادران 8 فرزند بود. درحالیکه فردگرایی و شرایط اقتصادی جامعه امروز ، تمایل به فرزندآوری را در زوجین به صفر رسانده.

این پژوهشگر و مدرس دانشگاه فرهنگیان می‌پرسد:

آیا با توجه به رشد جمعیت به غیر از آپارتمان‌سازی کار دیگری هم می‌شود کرد؟

و اصلا چرا جمعیت شهرنشین امروز اینهمه زیاد شده؟

تناسب بین منابع و نرخ رشد جمعیت

مقداد رضایی معتقد است: مسائل اجتماعی پیامدهایی دارد که خود زاییده علل سطوح دیگر است. لذا سیاست‌گذاری‌های دولت در تراکم ساخت مسکن حتما باید قبل از اجرا مورد ارزیابی قرار گیرد.

بین منابع و نرخ رشد جمعیت در کشور باید تناسب وجود داشته باشد و برای رسیدن به این تناسب ، آمایش سرزمینی باید به درستی انجام شود.

او تاکید می‌کند: متاسفانه آشفتگی که در حوزه‌های شهرنشینی وجود دارد ناشی از توسعه نامتوازن و سیاست‌های غلط جمعیتی در کشور است.

طبق آخرین آمار موجود ، بیش از 72 درصد از جمعیت کشور شهرنشین و مابقی روستایی هستند. استان گیلان تنها استان‌ شمالی است که بالاتر از میانگین کشوری یعنی حدود 40 درصد ، جمعیت روستایی دارد. به گواه نتایج تحقیقات ، مردم استان گیلان در برخی شاخص‌ها از سلامت روان بیشتری برخوردارند.

رضایی در انتها می‌گوید:

کشور ما در دهه 60 با افزایش جمعیت مواجه بود که همزمان با جنگ شد. امروز اما شاهد کاهش رشد جمعیت هستیم. متاسفانه علی‌رغم توسعه مناطق روستایی ، مهاجرت از روستاها به شهرها بیشتر شده و اغلب خانواده‌ها زندگی در آپارتمان را به زندگی در روستاها ترجیح می‌دهند به شرط آنکه یک خانه ویلایی در دل جنگل یا روستا هم داشته باشند.

این موضوع علاوه بر کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش وابستگی غذایی ما به کشورهای دیگر ، محیط زیست و منابع طبیعی ما را هم مورد تهدید قرار می‌دهد. " 

آنچه مسلم است ، دلایلی که گفته شد همه آن چیزی نیست که جمعیت مازندران را از زندگی روستایی به شهرنشینی می‌کشاند.

نبود صنایع تبدیلی و بالابودن هزینه‌های تمام شده محصولات کشاورزی ، شاید یکی از مهمترین دلایل مهاجرت روستاییان به شهرها باشد.

وقتی که درآمد ناشی از کار کشاورزی کاهش یابد ، این صنعت از گردونه اقتصاد منطقه خارج می‌گردد. در نتیجه فرزندان این سرزمین حاصل‌خیز ، دیگر رغبتی به ادامه دادن راه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایشان نشان نمی‌دهند.

آنها فقط یک رویا در سر می‌پرورانند و آنهم زندگی مرفه و بدون زحمت شهری و یک شبه راه صدساله را رفتن است.

برایشان هم مهم نیست که از مقام یک تولیدکننده به مقام مصرف‌کننده صرف تنزل پیدا می‌کنند!

از سکه افتادن زندگی روستایی و توسعه فضاهای شهری ، علاوه بر از دست رفتن بافت‌های سنتی و قدیمی و رواج زندگی آپارتمان‌نشینی ، در درازمدت خلق و خوی فردی و کیفیت روابط اجتماعی انسان‌ها را تغییر می‌دهد.

راحت‌طلبی ، مصرف گرایی ، اختلالات خلقی و روانی و گرایش به زندگی تجملی از تبعات سوء زندگی آپارتمان‌نشینی است.

اگر روزی مازندران به خانه‌های پر از شمعدانی و شرشر آب از ناودانی و عطر نان تنوری‌اش می‌نازید ، امروز تا دلت بخواهد برج و بارو و مجتمع مسکونی دارد که از دل مجلل و بزک کرده‌شان ، صدای خنده‌‌های بلند کمتر شنیده می‌شود. 

مازندران – مهتاب مظفری سوادکوهی

آذر 1403

 

ثبت دیدگاه

نام کاربری و موبایل شما منتشر نخواهد شد.